بن سلمان و پدرش چگونه به چهرههای توسعه خواه تبدیل شدند؟ / چرا عربستان چین را واسطه مذاکره با تهران قرار داد؟
تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۳۵۱۵۳۷
آفتابنیوز :
تجربه گفتگوها در کشور عراق نشان داده بود کشور ضعیف نمیتواند گرانیگاه این کار مهم باشد. ایران هم با پذیرش این پیشنهاد نشان داد که در سیاست خارجیاش در روی یک پاشنه نمیچرخد و در شرایط متفاوت باید از برخی سیاستها عقبنشینی کرد و نباید غافل بود که ایران در کهنسالی به سر میبرد، برخلاف عربستان که در گرماگرم جوانی، جاهطلبی و خیرهسری است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر اتفاق خارقالعادهای رخ ندهد، محمد بن سلمان در سه، چهار دهه آینده نقش تعیینکنندهای در عربستان و منطقه خواهد داشت؛ نقشی که در سند چشمانداز توسعه اقتصادی 2030 پیشبینی شده است. اگر عربستان بخواهد آینده سیاسی و اقتصادی خود را تضمین کند، راهی جز خلاصی از یکجانبهنگری یعنی دلگرمی به حمایت آمریکا ندارد و آمریکا نشان داده است بیش از آنکه دغدغه عربستان را داشته باشد، نگران وضعیت اوکراین و هند و اقیانوس آرام است.
اگرچه این گفتوگوها ابتدا بین ایران و عمان مطرح شد؛ اما این چین بود که به آن عینیت بخشید و این ابتکار چین در طول تاریخ سیاست خارجی این کشور بیسابقه است؛ چراکه چین در هیچ مسئله خارجی که ربط مستقیمی به او نداشته، پادرمیانی نکرده است. این اقدام چین نشان میدهد چینیها درصدد «هژمونیزدایی» آمریکا در منطقه هستند. از سوی دیگر چینیها به فکر تجارتی بلندمدت در منطقهاند و این کار فقط با «صلح مسلح» بین ایران و عربستان صورت خواهد گرفت. چین بهتر از هر کشوری میداند اختلافات مهمی در حوزه یمن و لبنان بین ایران و عربستان وجود دارد که اگر لاینحل نباشد، بهزودی حلشدنی نیست. شاید به همین دلایل است که درصدد برپایی اجلاس مهمی با حضور پررنگ این دو کشور قدرتمند در منطقه است و این کار بیشازپیش ظن جایگزینی چین در منطقه را به جای آمریکا تقویت میکند.
البته نباید تمایل عربستان ازجمله محمد بن سلمان را در این گفتوگو نادیده گرفت. عربستان با این کار هشداری جدی به آمریکا داد که ریاض دوستان دیگری هم برای شراکت دارد و چشمانتظار رفقای بیوفا نخواهد ماند.
بن سلمان شخصیت جاهطلبی دارد که ایران باید آن را جدی بگیرد و در پی تحقیرش برنیاید، بن سلمان پسر بزرگ «فهده» همسر دوم ملک سلمان است که بیش از دیگر فرزندانش به او توجه داشت. محمد بن سلمان از همان ابتدا سودای حکمرانی در سر داشت و در ایام جوانی به دوستانش گفته بود برای پیشبرد عربستان برنامههای اساسی دارد. به همین منظور او مانند دیگر خواهرها و برادرهای تنی و ناتنیاش برای درسخواندن به کشورهای آمریکایی و اروپایی نرفت و در همان ریاض درس خواند و در کنار پدر همواره حاضر بود تا از او سیاست و حکمرانی را بیاموزد.
سلمان (پدر) فرماندار ریاض بود و کسی باور نمیکرد اقبالی برای پادشاهی داشته باشد. سلمان بیستوپنجمین پسر پدری بود که سیوشش پسر داشت، سلمان در 20سالگی به فرمانداری استان ریاض رسید و 50 سال این منصب را در اختیار داشت. در همین مدت ریاض از یک بیابان به یک کیهانشهر تبدیل شد. شاید همین اصرار پدر بر توسعه و نوسازی عربستان است که بن سلمان را چنین شیفته توسعه ساخته است.
برای شناخت محمد بن سلمان و عمق جاهطلبیاش باید ملک سلمان را شناخت؛ کسی که بیتردید استاد مسلم و مستقیم او است. بن سلمان در همین مدت کوتاه نشان داده برای محققساختن خواستههایش از هر تاکتیکی سود خواهد برد، اگر گاه این تاکتیک حمله به مخالف باشد و گاه عقبنشینی در برابر او، هر دو یک معنا را خواهد داشت، زمانی که به پیروزی منتهی شود و ایران استثنائی بر این قاعده نیست. از سوی دیگر ناگفته نماند در شرایطی که بسیاری از مخالفان ایران به دنبال القای این فکرند که این کشور از اقتدار سیاسی و نظامی لازم در منطقه برخوردار نیست، این گفتوگوها اینگونه القائات را بیثمر کرده و نشان میدهد ایران کشور مقتدری است که بدون تعامل با او در منطقه هر طرح و برنامهای به سرانجام نخواهد رسید.
منبع: شرقمنبع: آفتاب
کلیدواژه: بن سلمان عربستان سعودی محمد بن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۵۱۵۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا چین میتواند؟
فرارو- یک کارشناس روابط بین المل می گوید: «از زاویه بین المللی، چین بهترین گزینه برای ورود به مذاکرات آتش بس محسوب میشود. شاید تا به امروز، این قطر و عمان بودند که به عنوان یکی از گزینههای بسیار مفید در مذاکرات میانجی گری، شناخته میشدند، اما حالا چین گزینه برتر است.»
چین و آمریکا تمایلی به ادامه درگیریهای خاورمیانه ندارندجلال ساداتیان به فرارو گفت: «با توجه به تجربهای که در مسئله عربستان از چین دیدیم و چین به لحاظ مراوداتی که با کشورهای منطقه پیدا کرده، در تلاش است که به سمت تنش زدایی، حرکت کند. این تنش زدایی، کاملا در راستای اهداف منطقهای چین است. چین در تلاش است که از آسیب رسیدن به به سرمایه گذاریها در جهت اجرای پروژههای خود پیشگیری کند. مناسبات ایالات متحده با چین در شرق آسیا و مسائل دو کشور درباره تایوان، هنگ گنگ، تبت و ... نیز مورد توجه سران چین است. چین مدت هاست تلاش میکند همه بازارهای منطقهای را از چنگ آمریکا خارج کند. طی ۲ تا ۳ دهه گذشته، چینیها موفق شده اند تکنولوژیهای لازم را از آمریکا ربوده و در این حوزه تبدیل به یک قدرت شوند. با توجه به این که هزینه تولید محصولات چینی نسبت به ایالات متحده ارزانتر تمام میشود، میبینیم که با استقبال گستردهای نیز مواجه میشود. درواقع رقابت چین و ایالات متحده کاملا به قوت خود باقیست، فراموش نکنیم که حدود ۲ سال پیش نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان ایالات متحده چگونه به تایوان رفت، آن هم در شرایطی که چینیها گفته بودند در صورت ورود آمریکاییها به تایوان واکنش نشان خواهند داد.»
وی افزود: «این پیشینه نشان میدهد چین هم اکنون علاقهای به برخورد با ایالات متحده را ندارد. برخوردی که ممکن است یک روز اتفاق بیفتد. اما زمان آن نامشخص است. در نتیجه ایالات متحده نیز از تنش استقبال نمیکند چرا که ترجیح میدهد در چند جبهه درگیری نداشته باشد. ایالات متحده در حال حاضر به اندازه کافی در اوکراین درگیر است و خاورمیانه برای آمریکا دردسر بزرگی است. به خاطر همه این دلایل است که ایالات متحده مایل است در سال انتخابات، بحرانها را مدیریت کند. افزون بر این ها، حزب دموکرات و دولت بایدن با یک بحران جدی رو به رو است و در نتیجه، از هر نوع مداخله چین که به کاهش تنش منتهی شود استقبال میکنند. ایالات متحده به نفوذ و خط مشی چین در منطقه آگاه است و کاملا تمایل دارد که از لابی چین در حل مناقشات به نفع خود بهره برداری کند.»
چین بهترین گزینه برای میانجیگری استدیپلمات پیشین ایران در انگلستان گفت: «چین با کشورهای عرب منطقه از عربستان تا اردن روابط بسیار دوستانهای دارد و داد و ستد تجاری انجام میدهد. میدانیم که عربستان در حوزه تکنولوژیهای زیرساختی خود با چینیها در حال همکاری است و مسیر یک کمربند یک جاده چین نیز کاملا کشورهای عرب را تحت تاثیر خود قرار میدهد. همانطور که اشاره کردم، چین، پیشتر نیز در تنش زدایی بین ایران و عربستان سربلند شد و عربستان حتی از یمن نیز تا حدودی عقب نشینی کرد. اگرچه روابط ایران و عربستان به شکل دفاکتو شکل گرفت، اما در همین حد نیز بسیار قابل توجه بود. میتوان اینگونه استنباط کرد که رایزنیهای چینیها با کشورهای عرب منطقه موثر واقع شود و مذاکرات آتش بس نیز به مرحلهای برسد که در ۷ ماه گذشته نرسیده است.»
وی افزود: «از زاویه بین المللی، چین بهترین گزینه برای ورود به مذاکرات آتش بس محسوب میشود. شاید تا به امروز، این قطر و عمان بودند که به عنوان یکی از گزینههای بسیار مفید در مذاکرات میانجی گری، شناخته میشدند، اما حالا چین گزینه برتر است. از طرف دیگر مصر نیز به علت مسئله رفح و احتمال کوچانده شدن فلسطینیان به صحرای سینا، اساسا به عنوان یکی از طرفین متضرر درگیری شناخته میشود، حتی اردن نیز که در خنثی سازی پهپادهای ایرانی همکاری کرد، اکنون در مذاکرات آتش بس چندان جایگاهی ندارد. از زاویه دید طرفین درگیر در جنگ غزه نیز میتوان گفت که حماس به علت ضربات انسانی و مادی که متحمل شده و کشتار بی رحمانه اسرائیل و نسل کشی اهالی غزه، چارهای ندارد به جز این که واقع بینانهتر به شرایط نگاه کند و گزینه میانجیگری چین، یک گزینه ایده آل برای تحقق آتش بس خواهد بود. متاسفانه در حوزه طرف مقابل یعنی اسرائیل، شرایط کمی پیچیدهتر است، نتانیاهو در ۷ ماه اخیر ثابت کرد افزون بر تندروی و بی رحمی، غیرقابل پیش بینی است. شاید روی کاغذ اکنون زمان مناسبی باشد که طرفین درگیری به یک آرامش برسند، اما این موضوعی نیست که نتانیاهو به راحتی بپذیرد.»
مدیر کل پیشین شرق آسیای وزارت خارجه گفت: «نتانیاهو شرایط عادی ندارد، از یک سو بی توجهی اسرائیل به رای دادگاه لاهه و نقض آشکار حقوق بشر از سوی وی حتی باعث شده متحدان غربی نتانیاهو از وی شکایت داشته باشند، از سوی دیگر، اعتراضات دانشجویان در ایالات متحده و دیگر نقاط جهان نسبت به اقدامات وحشیانه اسرائیل نیز جهت افکار عمومی را تا حد زیادی، علیه وی چرخانده است. حتی مقامهای آمریکایی نیز به خاطر همراهی با اسرائیل تحت فشار قرار دارند. تا پیش از حمله ایران به اسرائیل، آمریکاییها مدام میگفتند که ما پشت اسرائیل ایستاده ایم، اما بعد از آن که اسرائیل تصمیم به تلافی گرفت، اعلام کردند ما پشت حمله اسرائیل نخواهیم بود. علت نیز مشخص است و اگر ایالات متحده از یک حد مشخص بیشتر درگیر مناقشات منطقهای و به ویژه مناقشات ایران و اسرائیل شود، به شدت آسیب خواهد دید.»